شعر در مورد پرنده

شعر در مورد پرنده تنها,شعر در مورد پرنده,شعر در مورد پرنده و قفس,شعر در مورد پرنده ها,شعر در مورد پرنده شاهین,شعر در مورد پرنده مهاجر,شعر در مورد پرنده پرستو,شعر در مورد پرنده رها,شعری در مورد پرنده,شعر در مورد پرندگان,شعر در مورد پرنده در قفس,شعر درباره پرنده ها,شعری درمورد پرنده ها,شعر درباره پرنده شاهین,شعر درباره پرنده مهاجر,شعری در مورد پرندگان,شعری زیبا در مورد پرنده,شعر در مورد پرندگان برای کودکان,شعر در مورد پرندگان کودکانه,شعر در مورد پرندگان مهاجر,شعر پرنده,شعر پرنده در قفس,شعر پرنده مهاجر,شعر پرنده عشق,شعر درباره پرنده در قفس,شعر پرنده قفس,شعر در مورد پرنده در قفس,شعر پرنده های قفسی,شعر پرنده و قفس,شعر پرنده هم قفس,شعر در مورد پرنده و قفس,شعر پرنده ای در قفس,شعر پرنده هم قفس هم خونه من,شعر پرنده مهاجر کوروش یغمایی,شعر پرنده مهاجر از داریوش,متن شعر پرنده مهاجر,شعر درمورد پرنده مهاجر,شعر ای پرنده مهاجر,متن شعر ای پرنده مهاجر,متن شعر ای پرنده مهاجر قمیشی,شعر پرنده های مهاجر,شعر درباره پرنده مهاجر,شعر پرنده و عشق,شعر در وصف پرنده,شعری در وصف پرنده

شعر در مورد پرنده

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد پرنده برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

پرندگان مهاجر رفتند

تنها سارها ماندند

در گیر و دار گفتگوهای شامگاهی

بر پهنۀ نیزار

پرندۀ کهربایی رفت

قیقاج و اوج بازی

در پگاهی خیس

پاییز آمده است

کنار پنجره ام

لحظۀ شنگرف

با برشی ژرف

شعر پدر , شعر در مورد پدر , شعر درباره پدر , شعر در وصف پدر

شعر در مورد پرنده تنها

پرنده گفت: کوچ          

درخت گفت: آه                

 پرنده کوچ کرد و رفت تا بهار                

درخت ماند و انتظار» 

تعبیر خواب سگ , تعبیرخواب سگ , سگ در خواب دیدن , تعبیر خواب سگ سیاه هار

شعر در مورد پرنده

قلبِ بزرگ ما

پرنده ی خیسی ست

بنشسته بر درختِ کنار خیابان

در زیر ِ هر درخت

صدها هزار برهنه ی بیدار

از تبر

جنگل

شعر دوست , شعر در مورد دوست , شعر درباره دوست , شعر در وصف دوست

شعر در مورد پرنده و قفس

نامت را

به تمام پرنده ها یاد داده ام

به آسمان

به ابرها

و به شعرهایم

شعر برادر , شعر در مورد برادر , شعر درباره برادر , شعر در وصف برادر

شعر در مورد پرنده ها

غمگینم

خودم را بغل گرفته ام

و شانه هایم

چون گهواره ی کودکی گریان

تکان تکان می خورد!

غمگینم

و می دانم هیچ پرنده ای

روی شاخه های لرزان یک درخت

لانه نخواهد ساخت!

شعر خواهر , شعر در مورد خواهر , شعر درباره خواهر , شعر در وصف خواهر

شعر در مورد پرنده شاهین

کجا پناه گرفته ای

پرنده ی پرهیاهوی گرمسیر

کجا آشیان ساخته ای

وقتی از تمام مرزها

و برجک ها 

و جاده ها

گذشته ات به سمت تو شلیک می کند

و هیچ سرزمینی

درخت هایش چنان افرا نیستند

که باد و یادها را تاب بیاورند

شعر زندگی , شعر در مورد زندگی , شعر درباره زندگی , شعر در وصف زندگی

شعر در مورد پرنده مهاجر

حافظه برای عتیقه کردن عشق نیست،

برای زنده نگه داشتن عشق است.

عشق، در قاب یادها، پرنده ای ست در قفس.

عشق طالب حضور است و پرواز، نه امنیت و قاب.

شعر مهر ماه , شعر در مورد مهر ماه , شعر درباره مهر ماه , شعر در وصف مهر ماه

شعر در مورد پرنده پرستو

چه بوی خوشی می‌آید از حواشی این پونه‌زار!

باید آنجا

آن دوردستِ کمی مانده به رود

باران باشد،

یک جاده‌ی خیس نقره‌پوش آنجا

پیچیده‌ی نم و نی

پر از نقش پای پرنده و آهوست

آنجا بادهای از شمال آمده

دارند رمه‌های سراسیمه‌ی مه را

به جانب دره‌های پنج و نیم غروب می‌برند!

شعر عشق , شعر در مورد عشق , شعر درباره عشق , شعر در وصف عشق

شعر در مورد پرنده رها

نام تو پرنده‌ای‌ست در دست من

تکه‌ای یخ بر روی زبانم

نام تو باز شدن سریع لب‌هاست

نام تو چهار حرف

توپی گرفته شده در هوا

ناقوسی نقره‌ای‌ست در دهانم

شعر گل , شعر در مورد گل , شعر درباره گل , شعر در وصف گل

شعری در مورد پرنده

لیوانی آب باشد

و خُرده‌ای نان

و دست‌های تو …

 هیچ پرنده‌ای

به اندازه‌ی من

این قفس را

دوست ندارد…!

شعر شب بخیر , شعر در مورد شب بخیر , شعر درباره شب بخیر , شعر در وصف شب بخیر

شعر در مورد پرندگان

به خانه خواهم آمد

اگر جاده‌های طولانی صد پاره شوند

اگر این تاریکی‌ مرموز امان دهد

اگر سکوت، از سرِ زبان‌های بی‌ مهرِ ما بیفتد

اگر باران ببارد

و این کدورتِ هزار ساله را از دلهایمان بشوید

آه … اگر باران ببارد

اگر باز دوستم داشته باشی‌.

پرنده ای که از بام شما پرید

شعر صبح بخیر , شعر در مورد صبح بخیر , شعر درباره صبح بخیر , شعر در وصف صبح بخیر

شعر در مورد پرنده در قفس

در نی زار

پرنده ای اندوهگین می خواند

گویی چیزی را به یاد آورده

که بهتر بود

فراموش کند.

شعر عید غدیر , شعر در مورد عید غدیر , شعر درباره عید غدیر , شعر در وصف عید غدیر

شعر درباره پرنده ها

من با چشمان تو

اندوه آزادیِ هزار پرنده ی بی راه را

گریسته بودم

و تو

نمی دانستی…

شعر تنهایی , شعر در مورد تنهایی , شعر درباره تنهایی , شعر در وصف تنهایی

شعری درمورد پرنده ها

پرنده های خیالم

سر به بالش وصل تو می سایند…

این زن

به معراج نمی رسد

مگر از سینه ی تو…

 آغوش که می گشایی

پریان قصه

غبطه می خورند

به بوسه هایی که

به ابریشم تنم می نشانی.

شعر تولد , شعر در مورد تولد , شعر درباره تولد , شعر در وصف تولد

شعر درباره پرنده شاهین

دلم برای تو تنگ شده است 

اما نمی دانم چه کار کنم

مثل پرنده ای لالم

که می خواهد آواز بخواند و نمی تواند

شعر ماه محرم , شعر در مورد ماه محرم , شعر درباره ماه محرم , شعر در وصف ماه محرم

شعر درباره پرنده مهاجر

من با تو هیچ مرز مشترکی ندارم

جز همین سیم خارداری که

حتی تن رویا را زخم می کند

جز همین هوا

که هیچ پرنده ای را به رسمیت نمی شناسد

جز همین صدایی که

به آن طرف دیوار هم نمی رسد

جز خدایی که

سر بزنگاه اخم می کند!

شعر لیاقت , شعر در مورد لیاقت , شعر درباره لیاقت , شعر در وصف لیاقت

شعری در مورد پرندگان

ای پرنده زیبا

زخم بالت را که می‌بستم

عاشقت شدم

نباید این‌قدر بی‌رحمانه دور می‌شدی

بی پر و بالم من

آسمان به آسمان

چگونه دنبالت بگردم؟

ای پرنده زیبا

اسیر زیبایی‌ات شده‌ام

مرا به قفس انداخته ای

شعر لب , شعر در مورد لب , شعر درباره لب , شعر در وصف لب

شعری زیبا در مورد پرنده

شعبده باز بود

گفت دوستت دارم و

من

پرنده شدم

شعر لبخند , شعر در مورد لبخند , شعر درباره لبخند , شعر در وصف لبخند

شعر در مورد پرندگان برای کودکان

آنکه دوستش داشتم

پرنده ای بود

بر شیار گونه هایش رد پای آسمانی

رو به جایی که خود هم نمی دانست خودنمایی می کرد!

و من خود را به ندیدن می زدم

شعر ادب , شعر در مورد ادب , شعر درباره ادب , شعر در وصف ادب

شعر در مورد پرندگان کودکانه

پرپرواز ندارم

اما

دلی دارم و حسرت درناها

شعر انسانیت , شعر در مورد انسانیت , شعر درباره انسانیت , شعر در وصف انسانیت

شعر در مورد پرندگان مهاجر

می خواستم پرنده باشی

پر بکشی و

هرگز برنگردی.

حالا

سال هاست در من لانه کرده ای

شاخه هایم را شکسته ای

هر شب

خواب هایم را ریخت و پاش می کنی و

هر روز

نوک می زنی به زندگی ام…

شعر تهران , شعر در مورد تهران , شعر درباره تهران , شعر در وصف تهران

شعر پرنده

پرواز هم دیگر رویای این پرنده نبود

دانه دانه پرهایش را چید

تا بر این بالش خواب دیگری ببیند!

شعر آسمان , شعر در مورد آسمان , شعر درباره آسمان , شعر در وصف آسمان

شعر پرنده در قفس

آفتاب،

پشت پنجره

در انتظار پلک گشودن،

پرنده،

در انتظار پرواز

و عشق

در انتظار بوسیدن و

 نوازش تو ست.

گوش به راهم،

تا با “عزیزم” تو،

روزی دیگر بیاغازم.

بیدار شو گل من!

شعر خداحافظی , شعر در مورد خداحافظی , شعر درباره خداحافظی , شعر در وصف خداحافظی

شعر پرنده مهاجر

پرنده غافل است از اینکه تندباد می رسد

وگرنه باز هم بنا نمی شد آشیانه ها

شعر مرگ , شعر در مورد مرگ , شعر درباره مرگ , شعر در وصف مرگ

شعر پرنده عشق

دستگیره در را که می گیری

پرنده ای بال می گشاید

پلنگی خیز بر می دارد

نهنگی باله می جنباند

کودکی برای اولین بار

روی پا می ایستد

تا بروند

مانندِ تو

که دستگیره در را گرفته ای.

شعر ماه اردیبهشت , شعر در مورد ماه اردیبهشت , شعر درباره ماه اردیبهشت , شعر در وصف ماه اردیبهشت

شعر درباره پرنده در قفس

آخرین بار

که داشتی تنت را

به من شیرفهم می‌کردی

فهمیدم پرواز

دست‌نیافتنی نیست

پرنده‌ام را بغل کردم

و در عطر نارنج‌هات

شناور شدم

بخواب عشقم , بخواب عشقم شعر , بخواب عشقم شعرنو , آسوده بخواب عشقم

شعر پرنده قفس

می توانم سکوت کنم

یا مثلن از قطاری حرف بزنم

که نیم ساعت تاخیر داشت

می توانم چشمهایم را ببندم

یا به پرنده ای دور از تو خیره شوم

که روی سیم برق برف‌هایش را می تکاند ..

اصلن می توانم با هر سیاست نخ‌نما شده دیگری

غرور مردانه ام را حفظ کنم

اما احمقانه است،

احمقانه است وقتی

شعرهایم آنقدر ساده اند

که کودکانه اعتراف می کنند

من تو را دوست دارم…

شعر موفقیت , شعر در مورد موفقیت , شعر درباره موفقیت , شعر در وصف موفقیت

شعر در مورد پرنده در قفس

برای پرنده ای

که نمی خواهد بپرد

وزنه ای ست بال،

که بر تن

سنگینی می کند.

شعر دلتنگی , شعر در مورد دلتنگی , شعر درباره دلتنگی , شعر در وصف دلتنگی

شعر پرنده های قفسی

عشق تو

پرنده‌ای سبز است

پرنده‌ای سبز و غریب

بزرگ می‌شود

همچون دیگر پرندگان

انگشتان و پلک‌هایم

را نوک می‌زند

شعر آتش , شعر در مورد آتش , شعر درباره آتش , شعر در وصف آتش

شعر پرنده و قفس

مثل حرف زدن گنجشک ها

درباره ی باران

پر از شوق ام.

به حیاط می روم

دست پرنده ها را می گیرم

با هم

روی سطرهای دفترت می نشینیم

شعر پاییز , شعر در مورد پاییز , شعر درباره پاییز , شعر در وصف پاییز

شعر پرنده هم قفس

آنقدر دعا کردم

تا پرنده شدم

اما حالا که این همه راه را

به سوی تو پَر زده ام

تو قیچی بدست

در پرچین نشسته ای

غافل از اینکه من

تو را بیشتر از پَرهایم دوست دارم.

شعر امام علی , شعر در مورد امام علی , شعر درباره امام علی , شعر در وصف امام علی

شعر در مورد پرنده و قفس

گاهی تنهایی

آواز غمگین پرنده ای است

که هر روز جفتش را می خواند

و نمی داند

که آخرین بازمانده از نسل خویش است!

شعر دوستت دارم , شعر در مورد دوستت دارم , شعر درباره دوستت دارم , شعر در وصف دوستت دارم

شعر پرنده ای در قفس

می گویند

پرنده ای زخمی

که هر عصر

از افق می گذرد

نشان تو را می داند

هر عصر

در تو گم می شوم

او می گذرد

افق خونین می شود

و من

تو را

و او را

نمی بینم

شعر گذر عمر , شعر در مورد گذر عمر , شعر درباره گذر عمر , شعر در وصف گذر عمر

شعر پرنده هم قفس هم خونه من

وقتى تو می آیى

به سرزمینی خوشبخت بدل می شوم

به سرزمینی پر از آواز پرنده

وقتى تو می روى

سر در گریبانم

مثل مردمی که

کسى را از دست داده اند…

شعر کلیسا , شعر در مورد کلیسا , شعر درباره کلیسا , شعر در وصف کلیسا

شعر پرنده مهاجر کوروش یغمایی

می دانم برمی گردی

اما نه شبیه یک پرنده

شاید این بار

ذره های نور باشی

شاید خوشبختی

و بدون اینکه بفهمم

دور تا دورم را پر کنی.

شعر کودکی , شعر در مورد کودکی , شعر درباره کودکی , شعر در وصف کودکی

شعر پرنده مهاجر از داریوش

سهم من از پرنده شدن 

تنها

از شاخه ای به شاخه ی دیگر پریدن است.

شعر کمک , شعر در مورد کمک , شعر درباره کمک , شعر در وصف کمک

متن شعر پرنده مهاجر

پرنده‌ها موجودات خوش‌خیالی هستند

می‌دانند پاییز از راه می‌رسد

می‌دانند باد می‌وزد،

باران می‌بارد

اما خاطرات‌شان را می‌سازند

پرنده‌ها همه‌چیز را می‌دانند..

اما، هر پاییز که می‌شود

قلب‌شان را برمی‌دارند و

به بهار دیگری کوچ می‌کنند…

شعر مردانگی , شعر در مورد مردانگی , شعر درباره مردانگی , شعر در وصف مردانگی

شعر درمورد پرنده مهاجر

تو بگو دوستم داری

من ثابت می کنم

انسان جانوری پرنده است

شعر غربت , شعر در مورد غربت , شعر درباره غربت , شعر در وصف غربت

شعر ای پرنده مهاجر

سال‌هاست رفته‌ای و من

هنوز به خودم می‌لرزم

درست مثلِ شاخه‌ای که چند لحظه قبل

پرنده‌اش پریده باشد

شعر هدف , شعر در مورد هدف , شعر درباره هدف , شعر در وصف هدف

متن شعر ای پرنده مهاجر

عشق تو

پرنده‌ای بود

که جای یکی از آجرهای دیوار

لانه کرد

دیواری است عشق تو

تک تک آجرهایش

پرنده.

متن شعر ای پرنده مهاجر قمیشی

آسمان که نشد،

چرا درخت نباشم

وقتی

تو

در من

اینهمه پرنده ای؟

ذهنم

پُر از لانه هایی است

که برای تو ساخته ام

شعر پرنده های مهاجر

کلاغ،

پـــــر…

گنجشک،

پــــر ….

این روزگار درختی است

که دل به پرنده بسته بود…

شعر درباره پرنده مهاجر

حالا که رفته ای

پرنده ای آمده است

در حوالی همین باغ روبرو

هیچ نمی خواهد،

فقط می گوید: کو کو…

شعر پرنده و عشق

پروازِ هیچ پرنده‌ای را

حسرت نمی‌برم

وقتی قفس

شم‌های تو باشد

شعر در وصف پرنده

مثل پرنده‌ای لالم

که می‌خواهد آواز بخواند و نمی‌تواند

شعری در وصف پرنده

آسمان چشمهای تو بود

پنجره را باز کردی

و من

پَرپَر زدم

برای دوست داشتنت

پرنده باید بود

شعر در مورد پرنده تنها

 گرد نیازم از سر کویت کجا روم

بسمل اگر پری بفشاند پرنده نیست

شعر در مورد پرنده

 ای بیکسی بنال بدردی که خون شوی

عمریست رنگ باخته ایم و پرنده نیست

شعر در مورد پرنده و قفس

 نامه گر براه افگند عذر خواه قاصد باش

بالها چو شمع اینجا از پرنده میریزد

شعر در مورد پرنده ها

 بعروج منظر کبریا نرسیده گرد تلاش ما

تو زسجده بال ادب گشا بفلک پرنده نمیرسد

شعر در مورد پرنده شاهین

 بر بست هر پرنده در آشیان خویش

بگریخت هر خزنده و در گوشه ای خزید

شعر در مورد پرنده مهاجر

 آن کعبه را کبوتر پرنده در حرم

کاخر ز بام کعبه نیارد گذار کرد

شعر در مورد پرنده پرستو

 مرغ پرنده اگر در قفسی پیر شود

همچنان طبع فرامش نکند پروازش

شعر در مورد پرنده رها

 دوکس گرد دیدند و آشوب و جنگ

پراگنده نعلین و پرنده سنگ

شعری در مورد پرنده

 نه روز اختر سیار ترک ما گیرند

نه شب به خواب روند این پرنده عقرب ها

شعر در مورد پرندگان

 ازو رفتن نرم و از گور تک

ز پرنده پرواز و زو تاختن

شعر در مورد پرنده در قفس

 تا تیر ترا خوردم پرنده شدم آری

پرواز توان کردن از ناوک پرانت

شعر درباره پرنده ها

 جز در دل بدخواه نشیمن نگزیند

پرنده عقابیش که از ناف کمان رفت

شعری درمورد پرنده ها

 سوزنده تر از برق پرندش به زد و خورد

پرنده تر از مرغ سمندش به تکاپو

شعر درباره پرنده شاهین

 گر دو سه پرنده را بندی بهم

بر زمین مانند محبوس از الم

شعر درباره پرنده مهاجر

 مرغ پرنده چو ماند در زمین

باشد اندر غصه و درد و حنین

شعری در مورد پرندگان

 عیب مکن گر غزل ابتر بماند

نیست وفا خاطر پرنده را

شعری زیبا در مورد پرنده

 ما لنگ شدیم این جا بربند در خانه

چرنده و پرنده لنگند در این حضرت

شعر در مورد پرندگان برای کودکان

 من رستخیز دیدم وز خویش نابدیدم

گر چون کمان خمیدم پرنده همچو تیرم

شعر در مورد پرندگان کودکانه

 وز قیاس تو چو با پرند پرنده همه

پر دارد نیز ماهی، چون نپرد در هوا؟

شعر در مورد پرندگان مهاجر

 چون بیاشفت بر کلنگ در ابر

گم شود راه بر پرنده کلنگ

شعر پرنده

 من در هوای یار برم پی که بر پرم؟

پرنده به ز من که پرد در هوای خویش

شعر پرنده در قفس

 همه خلق خواند مجنون ز پی توام که هر دم

به صبا پیام دادم، به پرنده راز گفتم

شعر پرنده مهاجر

 از همت است هر که به هر جا رسیده است

بی بال پر به عالم بالا پرنده کیست؟

شعر پرنده عشق

 بال و پر وهم عاشق ز آتش دل چون بسوخت

همچو خورشید و قمر بی بال و پر پرنده شد

شعر درباره پرنده در قفس

 به ذره های پرنده چه نغمه از تو رسید

که گر به کوه رسانی همش به رقص آری

اشعار زیبا در مورد پرنده ها

روابط مانند پرندگان هستند 

اگر آنها را خیلی محکم نگه دارید می میرند

اگر خیلی سست نگه دارید می پرند

اما اگر انها را با مراقبت و دقت نگه دارید

برای همیشه کنارتان خواهند ماند…

یک پرنده بمانید

شعر در مورد تولد دوست

امشب

شعری نخواهم نوشت

شمع را….

برای تولدت روشن میکنم

و پرهایم را طواف میدهم

بر گرد آتشی که تــــو در جانم روشن کرده یی

تکه خاکستر کوچک کافی است

تا پر سوخته حرمت پیدا کند.

جشن تولد توست

و من…

بار به دنیا می آیم و خاکستر می شوم

تا راز حضور تو را بدانم.

ققنوسم من امشب!

“ تولــ ــ ـ ـــدت مبارک بهترینم “

شعر در مورد پرنده